کد مطلب:276901 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

حدیث 07
مرحوم محدث بحرانی، در كتاب «غایة المرام» حدیث «پرچم های سیاه» را از كتاب «البیان» تألیف كنجی شافعی از قول ثوبان: از رسول خدا صلی الله علیه و اله اینگونه بازگو نموده است:



[ صفحه 197]



«عن ثوبان قال: قال رسول الله صلی الله علیه و اله یقتل عند كنزكم ثلاثة كلهم ابن خلیفة ثم لا یصیر الی واحد منهم، ثم تطلع الرایات السود من قبل المشرق فیقتلونهم قتلا لم یقتله قوم ثم ذكر شیئا لا أحتفظه، ثم قال، قال النبی صلی الله علیه و اله فاذا رأیتم أمیرهم فبایعوه ولو حبوا علی الثلج فانه خلیفة الله المهدی». [1] .

ثوبان از پیغمبر گرامی اسلام روایت كرده است كه آن حضرت فرمود: سه تن كه هر سه فرزند خلیفه باشند در دوران زمامداری شما بر سر ریاست دنیوی كشته می شوند سپس زمام كار به هیچ یك از آنان برنمی گردد، آنگاه «پرچم های سیاه» از جانب مشرق زمین نمایان می شود (و اهل فتنه) را آن چنان می كشند كه تا آن زمان هیچ قومی را بدان سان نكشته باشند. سپس رسول اكرم صلی الله علیه و اله چیزی را فرمود كه من آن را به یاد نمی آورم، بعد از آن فرمود: هر گاه شما (امیر) و فرمانروای پرچم های سیاه را دیدید با او بیعت كنید و فرمانش را گردن نهید اگر چه با دست و زانو و سرانگشتان پا بر روی برف و یخ راه بروید زیرا او خلیفه ی خدا مهدی علیه السلام است.

این حدیث نیز مانند حدیث نخستین، عبارات و الفاظ آن در كتابها بصورت مختلفی نقل شده و این اختلاف الفاظ در منابع موثقی كه در دست داریم بوضوح دیده می شود.

و از آنجایی كه اختلاف الفاظ موجب اختلاف معانی، در برداشت مفهوم و معنای حدیث می شود، از اینرو برای اینكه جانب امانت را رعایت كرده باشیم به برخی از موارد اختلاف كه در بعضی از كلمات این حدیث روی داده است اشاره می كنیم، ولی قبلا باید توجه داشته باشیم كه غالب اختلافاتی كه در الفاظ این حدیث روی داده است چندان زیانی بمدعای ما نمی رساند زیرا هدف ما این است كه بگوئیم مراد از كلمه ی مشرق در احادیث یاد شده «ایران» و منظور از پرچم های سیاه، پرچم سیاهرنگ شیعیان است.

به هر حال اختلافاتی كه در برخی از الفاظ حدیث یاد شده روی داده و این اختلاف در بیشتر منابع موثق حدیث و در متن عربی آن آمده است در كلمه ی «كنزكم» كه معنای فارسی آن گنج شماست روی داده است.

در مقدمه ی ابن خلدون، بجای جمله ی (عند كنزكم) كه معنای آن، در نزد گنج شماست



[ صفحه 198]



عبارت (عند كبركم) كه معنای آن در دوران بزرگی شماست، نوشته شده است.

در نسخه ی «البیان» تألیف گنجی شافعی بجای كلمه ی (كنزكم) كلمه ی (كربكم) كه معنای آن در دوران گرفتاری شماست، ذكر شده است، و در بیشتر نسخه ها همان عبارت (عند كنزكم) آمده است و ظاهرا بنظر شارحین حدیث همین كلمه ی (كنزكم) درست و صحیح است زیرا غالبا به توضیج كلمه ی (كنز) پرداخته و آن را شرح و معنا كرده اند.

ابن كثیر دمشقی، مكنا به ابوالفداء متوفای 774 هجری در كتاب «النهایه» یا «الفتن و الملاحم» ج 1 ص 42 همین كلمه ی (كنزكم) را اختیار كرده و در توضیح آن گفته است: ظاهرا منظور حدیث از این «كنز» كنز كعبه می باشد، [2] و ابوالحسن، محمد بن عبدالهادی حنفی ساكن مدینه در سال 1138 در شرح حدیث مذكور در حاشیه ی «سنن ابن ماجه» جلد دوم ص 369 گفته است: قوله عند «كنزكم» ای ملككم، یعنی: مراد از این گنج در اینجا كرسی ریاست است و معنایش این است كه: در دوران حكومت و سلطنت شما، سه نفر بر سر ریاست كشته می شوند.

ولی در پاورقی ترجمه ی مقدمه ی ابن خلدون از كتاب «براهین الامامه» بجای كلمه ی كنزكم در نزد (كرت شما) كه عربی آن (عند كرتكم) باشد نسخه بدل آورده است، و به نظر نویسنده ی این سطور، همین كلمه ی عند كرتكم از همه ی نسخه بدلهای دیگر درستتر و صحیح تر است.

زیرا مقصود حدیث این است كه: در آخرالزمان سه شخص بزرگ، و یا سه شاهزاده و یا سه فرد معروف و مشهور كشته می شوند و كشته شدن آنها هم بر سر ریاست دنیوی است و پس از كشته شدن آنها (اگرچه بعد از مدت زمانی باشد) پرچم های سیاه پیدا می شوند و اهل فتنه را می كشند و آن چنان می جنگند كه تا آن زمان هیچكس مانند آنها نجنگیده باشد.

و بنابراین اگر این نظریه، و همان كلمه ی (كرت) كه مراد از آن آخرالزمان است درست باشد و مراد از «گنج» هم در حدیث مذكور سلطنت و ریاست باشد، در این صورت در معنا و مفهوم حدیث مزبور سه احتمال می رود.



[ صفحه 199]



احتمال اول این كه: سه نفر بر سر كسب قدرت و احراز مقام ریاست، و برای بدست آوردن تاج و تخت سلطنت در «عربستان» اختلاف و درگیری پیدا كنند و به زد و خورد بپردازند و هر سه نفر كشته شوند و آخرالزمان فرا رسد و حضرت مهدی علیه السلام ظهور كند و در نتیجه سلطنت و ریاست به هیچیك از آنها برنگردد و البته این احتمال، احتمال ضعیفی است و چندان اعتباری ندارد.

احتمال دوم این كه: سه شخصیت بزرگ انقلابی از سادات و بنی هاشم، در اوائل ظهور، برای احقاق حق، و روشن ساختن افكار عمومی مردم دنیا، و بیدار كردن مسلمانان از خواب غفلت، و شوراندن آنها علیه استعمارگران و استثماركنندگان به مكه بروند و در آنجا قیام كنند، و مردم دنیا را بطرف خود دعوت كنند ولی پیش از آن كه به هدف خود برسند بدست دژخیمان و جلادان حكومت وقت در آنجا به درجه رفیع شهادت نائل آیند.

و در این صورت اگر این احتمال درست باشد، حدیث مذكور ممكن است اشاره به شهادت نفس زكیه و دو سید دیگری كه در مكه و مدینه به شهادت می رسند داشته باشد. و البته این احتمال هم چندان مناسبتی با خروج پرچم های سیاه ندارد، چه آنكه خروج پرچم های سیاه، مدتها پیش از شهادت نفس زكیه و كشته شدن آن دو سید دیگر واقع می شود.

و احتمال سوم اینكه: این حدیث به حوادث مرگباری كه از قتل و كشتار و خونریزی در سالهای پیش از ظهور، در سرزمین «عراق» روی می دهد نظر داشته و اشاره بكشته شدن برخی از سران، و بزرگان و فرمانروایان این كشور، و روی كار آمدن سفیانی اول و دوم، و جنگ ایران و عراق باشد.

زیرا چنانكه در بسیاری از اخبار وارده ی از معصومین علیهم السلام آمده است، یكی از هدفهای اصلی و اساسی صاحبان «پرچم های سیاه» كه زمینه ساز حكومت جهانی مهدی موعود علیه السلام می باشند بیرون راندن دشمن از سرزمین خود و ورود به خاك عراق و تار مار كردن لشكریان سفیانی است.

و البته این احتمال به نظر نگارنده از دو احتمال پیشین بهتر و دلچسب تر و قویتر است زیرا:



[ صفحه 200]



اولا- خود حدیث گویای حقیقت است كه هدف اساسی صاحبان «پرچم های سیاه» كشتن اهل فتنه و قطع ریشه فساد و از میان برداشتن اهل باطل و برقراری آرامش و امنیت در منطقه است.

و ثانیا- چنانكه در روایات بعدی خواهیم آورد، پرچم های سیاه هم چنان به جنگ خود بر علیه دشمن ادامه می دهند و به خاك عراق وارد می شوند و پیوسته به پیش می تازند تا زمانی كه در كنار دجله و فرات و كوفه فرود می آیند و این مناطق حساس و سوق الجیشی را از دست حكام خودكامه عراق خارج ساخته و به تصرف خود درمی آورند.

و ثالثا- شواهد و قرائن و دلائل زیادی از روایات در دست است كه نشان می دهد در اوائل ظهور و سالهای پیش از قیام مهدی منتظر -عجل الله تعالی فرجه الشریف- حوادث ناگوار و ناخوش آیندی در سرزمین «عراق» و بخصوص در بغداد اتفاق می افتد كه منجر به كشته شدن برخی از بزرگان بنی العباس، و انقراض رژیم سلطنتی در عراق و روی كار آمدن گروهی خارج از دین مانند سفیانی اول، و دوم و كشتار مردم بی دفاع و زندان و تبعید و شكنجه و غارت اموال و هتك اعراض و بی حرمتی نوامیس مردم در این كشور، می گردد.

و رابعا- تمامی اخبار مربوط به «پرچم های سیاه» (كه زمینه ساز حكومت جهانی مهدی موعود علیه السلام می باشند) از جنگی بزرگ و دامنه دار و طولانی، و آشوبی آرام ناشدنی كه سراسر منطقه ی خاورمیانه و عراق و ایران را فرا خواهد گرفت حكایت می كند كه این خود نشان دهنده این واقعیت است كه پس از نابودی رژیم سلطنتی در عراق و حاكمیت مطلق اجانب بر این سرزمین، و هم چنین انقراض دولت شاهنشاهی در ایران باید منتظر فرج و ظهور حضرت قائم - عجل الله تعالی فرجه - و استقرار نظام عدالت در سرتاسر جهان هستی، بود.


[1] غاية المرام بحراني ص 701.

[2] نهاية، البداية و النهاية ج 1 ص 42.